Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-29@09:56:10 GMT

فداکاری در قاب دفاع‌مقدس

تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۴۹۵۸۴

فداکاری در قاب دفاع‌مقدس

جنگ ولی برای ما که دفاع‌مقدس را تجربه کرده‌ایم روی خوشی دارد که ناب‌ناب است. ما قاب‌های پر از خاطره‌ای داریم که شبیه آن را شاید در هیچ جنگ دیگری نتوان پیدا کرد. ما هشت سال جنگیدیم، هشت سال جان وسط گذاشتیم و دار و ندارمان را دادیم. ما جان‌مان را کف دست گرفتیم و از مال و اموال گذشتیم؛ حتی از عزیزکرده‌های خود گذر کردیم تا یک‌وجب، حتی یک‌وجب از این خاک به یغما نرود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  مردانگی در جبهه درخطوط مقدم جبهه مسابقه جان دادن به راه بود. آنجا ایثار بود که رژه می‌رفت، خون بود که برای وطن فدا می‌شد و سر بود که برای ناموس از تن جدا می‌شد. نمی‌دانم خاطرات رزمنده‌ها را چقدر خوانده‌اید و چقدر رزمنده‌هایی را که نه اتوبانی به نام‌شان شده و نه اسم‌شان ورد زبان‌هاست، می‌شناسید ولی با خاطرات آنها که دیگران نقل کرده‌اند، می‌توان زندگی کرد، می‌توان لحظه‌ای جای آنها زیست تا شهامت و ایثار و نوعدوستی را با همه وجود درک کرد. حالا شما مهمان یک خاطره‌اید: در منطقه عملیاتی «محرم» با برادر حسن قربانی کنار جاده در حال خاکریز زدن بودیم. ناگهان چند تانک را روی جاده در حال حرکت دیدیم. موقعی که نزدیک ما رسیدند با دوشیکا، ما و دستگاه‌ها را به رگبار بستند. در آن هنگام چند تیر به دستگاه اصابت کرد و حسن به شهادت رسید. در همین حین یکی از بچه‌ها به نام جعفر عابدی با آرپی‌جی به طرف تانک شلیک کرد. چون قبضه آرپی‌جی سوراخ بود صورتش را سوزاند و موشک به خطا رفت. همین کار را هم شهید محسن فاضل‌زاده انجام داد و او هم صورتش سوخت. سرانجام تانک‌ها مجبور به فرار شدند. خاکریز را ادامه دادیم. چند کیلومتر جلوتر همان تانک‌ها را دیدیم که به‌دست رزمندگان منهدم شده بود. و اما این خاطره که به چشم‌ها امان اشک ریختن نمی‌دهد:  زیر باران گلوله دشمن، چند قایق در کنار جزیره ام‌الرصاص پهلو گرفتند. قصد داشتیم در جزیره پیاده شویم چون اسکله‌ای وجود نداشت. رزمندگان مجبور بودند فاصله‌ای حدود سه متر را در باتلاق حرکت کنند تا به خشکی برسند. از قایق پای خود را بیرون گذاشتیم. یکی از بسیجیان غواص را دیدیم که مجروح شده بود. او خود را در باتلاق انداخته بود و می‌گفت: «‌برادران پای‌تان را روی پشت من بگذارید و پیاده شوید تا در باتلاق نیفتید.‌» ما حاضر نمی‌شدیم اما او قسم می‌داد: «‌شما را به جان امام زود باشید. به دشمن امان ندهید.» بزرگ رزمنده‌های کوچک  حق با علی فرجود، کوچک‌ترین رزمنده هشت سال جنگ تحمیلی است. او که در ۱۰سالگی پی خواسته دلش را گرفت و داوطلبانه راهی جبهه شد، بعد هم حدود شش ماه به اسارت دشمن درآمد و سهمش از جنگ ۲۵ درصد جانبازی شد. حق با علی است که می‌گفت در دوران دفاع‌مقدس هیچ‌چیز بر رزمندگان غلبه نمی‌کرد و همه اقوام اعم از فارس، ترک، کرد، لر، بلوچ، گیلک و‌... در کنار هم با عشق به دفاع از وطن می‌پرداختند. از او زیاد می‌پرسند که چه‌ چیز جنگ او را مجذوب کرده بود که در ۱۰سالگی این همه برای راهی شدن عجله داشت و جوابی که او می‌دهد آن‌قدر صریح و دلچسب است که شنونده هوس تجربه حال و هوای سال‌های جنگ را می‌کند: «‌جنگ با وجود زیان‌هایی که به کشور زد اما زیبایی‌های خاصی نیز داشت. در یک خانواده ممکن است بگومگو و قهر و آشتی‌هایی باشد که ما را ناراحت کند اما در جبهه اگر کسی حرفی می‌زد که احساس می‌کرد همرزمش ممکن است دلخور شده باشد، تا از او حلالیت نمی‌گرفت آرام و قرار نداشت. جنگ نعمتی بود که باعث شده بود هیچ‌چیز بر رزمندگان غلبه نکند و همه فقط یک هدف داشته باشند و آن هم دفاع از وطن در نهایت مهربانی. یادمان نمی‌رود که عده‌ای از رزمندگان در میدان مین می‌خوابیدند تا دیگر همرزمان بتوانند از مسیر بگذرند.» فداکاری در پشت جبهه جنگ با این که در جبهه‌های غرب و شمال‌غرب کشور به مدت هشت‌سال که بس طولانی می‌نمود، جریان داشت ولی مردم ایران همپای رزمنده‌ها جنگ را حس کردند. آنها همراه سربازان وطن سربازی کردند، از جان گذشتند، نهراسیدند، غیرت به خرج دادند، مشغول دفاع شدند و آنجاهایی که دشمن برای برهه‌ای خانه و کاشانه‌شان را تصاحب کرد باز هم دست از وطن نکشیدند.  زهرا حسینی را همه باید بشناسند، حتی اگر نشناسند حتما نام نویسنده کتاب «دا» به گوش‌شان رسیده. او دختری ۱۷ساله بود که وسط ماجرای جنگ قرار گرفت. او پیکر شهدای بر زمین مانده را می‌دید که نیاز به تدفین داشتند؛ پس به یاری غسالان شتافت. او امدادگری آموخت، مشغول زخم‌بندی، حمل مجروحان، تعمیر و آماده‌سازی اسلحه، پخت‌و‌پز و توزیع مایحتاج شد. او این‌چنین نامش را به دفاع‌مقدس گره‌زد؛ با ازخودگذشتگی و شهامت.  

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: سبک زندگی جنگ دفاع مقدس رزمنده ها دفاع مقدس هشت سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۴۹۵۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تشییع پیکر پدر شهید دوران دفاع مقدس در سراب

به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ مرکز آذربایجان شرقی مرحوم حاج احمد راستگوی قلعه جوقی امروز در سن ۹۶ سالگی به دلیل بیماری و کهولت سنی دارفانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.

شهید کریم راستگوی قلعه جوقی در دهم فروردین ماه ۱۳۴۶ در شهر روستای قلعه جوق از توابع بخش مرکزی شهرستان سراب در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود و در ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷ در منطقه موسیان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

دیگر خبرها

  • ۱۵۲ اثر به جشنواره « افتخار من» در مازندران ارسال شد
  • پیکر ۵ شهید دفاع مقدس در منطقه عملیاتی والفجر یک تفحص شد
  • کارگران رزمندگان حقیقی نظام جمهوری‌ اسلامی هستند
  • کشف پیکر مطهر ۸ شهید دوران دفاع مقدس در شلمچه +فیلم
  • حماسه‌سازی رزمندگان باعث ناکامی دشمن در جنگ تحمیلی شد
  • عملیات بیت المقدس نقطه عطف دفاع مقدس است
  • تالیف و تدوین ۲۰۰ کتاب با موضوع ایثار و شهادت در کهگیلویه و بویراحمد
  • تشییع پیکر پدر شهید دوران دفاع مقدس در سراب
  • جلد سوم تاریخ شفاهی دفاع مقدس به زودی چاپ می‌شود
  • تالیف و تدوین ۲۰۰ کتاب با موضوع ایثار و شهادت در استان